تعدد زوجات در این مقاله برآنیم تا به ذكر سه مورد از متونی كه به موضوع تعدد زوجات در ایران پرداخته اند، اشاره كنیم لازم به توضیح است كه قصد ما از طرح این بحث در سیر كار تحقیقی ، به سبب آن است كه نسبت به تاریخچه ی این امر در كشورمان آگاهی یابیم و با این پیش فرض، بهتر بتوانیم به تحلیل و تفسیر این موضوع بپردازیم 1 كریستن سن در كتاب ایران در زمان
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
تعدد زوجات
تعدد زوجات
در این مقاله برآنیم تا به ذكر سه مورد از متونی كه به موضوع تعدد زوجات در ایران پرداخته اند، اشاره كنیم .لازم به توضیح است كه قصد ما از طرح این بحث در سیر كار تحقیقی ، به سبب آن است كه نسبت به تاریخچه ی این امر در كشورمان آگاهی یابیم و با این پیش فرض، بهتر بتوانیم به تحلیل و تفسیر این موضوع بپردازیم.
1- كریستن سن در كتاب "ایران در زمان ساسانیان" صفحه346 مىگوید:
«اصل تعدد زوجات اساس تشكیل خانواده(در ایران زمان ساسانیان)به شمارمىرفت.در عمل، تعداد زنانى كه مرد مىتوانست داشته باشد به نسبت استطاعت اوبود.ظاهرا مردمان كم بضاعتبه طور كلى بیش از یك زن نداشتند.رئیس خانوادهاز حق ریاست دودمان بهرهمند بود.یكى از زنان،سوگلى و صاحب حقوق كاملهمحسوب شده و او را«زن پادشاییها»(پادشاه زن) یا زن ممتاز مىخواندند.از اوپستتر زنى بود كه عنوان خدمتكارى داشت و او را زن خدمتكار(زن چگاریها) مىگفتند.حقوق قانونى این دو نوع زوجه مختلف بود.ظاهرا كنیزان زر خرید وزنان اسیر جزو طبقه چاكر زن بودهاند.معلوم نیست كه عده زنان ممتاز یك مردمحدود بوده استیا خیر.اما در بسیاری از مباحثات حقوقى ، از مردى كه دو زن ممتازدارد سخن به میان آمده است.هر زنى از این طبقه عنوان بانوى خانه داشته است وگویا هر یك از آنها داراى خانه جداگانه بودهاند.شوهر مكلف بود كه مادام العمر زنممتاز خود را نان دهد و نگهدارى كند.هر پسرى تا سن بلوغ و هر دخترى تا سنازدواج داراى همین حقوق بودهاند، اما زوجههایى كه عنوان چاكر زن داشتهاندفقط اولاد ذكور آنان در خانواده پدرى پذیرفته مىشده است.»
2- در تاریخ اجتماعى ایران از انقراض ساسانیان تا انقراض امویان(تالیف مرحوم سعیدنفیسى) مىنویسد:
«شماره زنانى كه مردى مىتوانستبگیرد نامحدود بود،و گاهى در اسناد یونانىدیده شده است كه مردى چند صد زن در خانه داشته است.»
3- منتسكیو در روح القوانین از آكاتیاس،مورخ رومى،نقل مىكند كه:
«در زمان ژوستى نین چند نفر از فلاسفه رومى كه مورد آزار و اذیت مسیحیان قرارگرفته و نمىخواستند مذهب مسیح را قبول كنند،روم را ترك گفته و به دربارخسرو پرویز پادشاه ایران پناه آوردند و در آنجا چیزى كه بیشتر موجب حیرتآنها شده این بود كه نه تنها تعدد زوجات مرسوم بود بلكه مردها با زنهاى دیگرانآمیزش مىكردند.»
نا گفته نماند كه فلاسفه رومى به دربار انوشیروان پادشاه ایران پناه آوردند نهخسرو پرویز.ذكر خسرو پرویز در كلام منتسكیو اشتباه است.
از دیر زمان فقهای اسلام با احراز شرایط لازم به جواز چند همسری فتوا داده، ولیكن نظر برخی از فقهای شیعه و سنتی در دوره معاصر مغایر با آن است. از فقهای اهل سنت <شیخ محمد عبده> چنین فتوایی داشت، از فقهای فعلی شیعه آیت ا... سید محمد موسوی بجنوردی نیز آن را خلاف عدالت اجتماعی در شرایط فعلی میداند. در خصوص این نظر گفتوگویی با آیت ا... سیدمحمدموسوی بجنوردی انجام شده كه آن را میخوانید.
جناب موسوی بجنوردی شما در روزهای اخیر مطرح كردهاید كه چند همسری با عدالت اجتماعی در تناقض است. لطفا در این خصوص توضیح بیشتری را مطرح نمایید؟
همه احكام و قوانین اسلام براساس عدالت اجتماعی و اخلاق استوار است و به تعبیر دیگر عدالت در سلسله علل احكام قرار دارد. یعنی هر حكمی كه در اسلام وجود دارد در راستای عدالت است و اگر حكمی برخلاف عدالت اجتماعی باشد، ما به جرات میگوییم آن حكم، حكم اسلام نیست.
به جهت آنكه ذات باریتعالی كه قانونگذار است، ما او را در قانونگذاری عادل میدانیم حال كه او را عادل میدانیم، ذات باریتعالی چیزی را جایز و واجب میداند كه در جامعه عقلا نیكو پنداشته شود و چیزی را حرام میداند كه در جامعه عقلا نیكو پنداشته نشود.
اگر امر ناپسند پنداشته شود، قطعا باریتعالی آن را جایز نمیداند. اگر چیزی ناپسند پنداشته شود، شریعت آن را جایز نمیشمارد.
احكام ما باید رنگ عدالت و اخلاق به خود گیرد. این یك اصل مسلم است. اگر ملاحظه كنید در قرآن ذات باریتعالی خطاب به كسانی كه سرپرستی اموال یتیمان را به عهده دارند، میگوید: نكند اموال آنان با امول شما مخلوط شود كه گناه بزرگی است. سپس میفرماید اگر خوف داشته باشید كه قسط و عدل را بر حفظ اموال یتیمان جاری كنید، نمیتوانید دو تا یا سه تا یا چهارتا همسر بگیرید دوباره میفرماید: <اگر خوف داشته باشید كه نتوانید عدالت را بین آنان برقرار كنید، اگر دومی را بگیرید، عقد دومی باطل است.>
آیا باطل بودن عقد زن دوم، در قرآن تصریح شده؟
زمانی كه میگوید: <اگر از برقراری عدالت خوف داشتید، منظورش این است كه عقد دومی باطل است، نه اینكه حرام است.
ذات باریتعالی چند همسری را به برخی از مردان تفویض كرده آن هم با ذكر شرایطی جایز دانسته است. یكی از آن شرایط به احتمال قوی سرپرستی اموال یتیمان است. كسانی كه سرپرستی اموال یتیمان را میكنند، چنین اجازهای دارند. مساله دوم این است كه اگر از برقراری عدالت خوف داشتید، بیشتر از یكی نمیتوانید داشته باشید، كه لازمهاش این است كه اگر دومی را گرفتید، عقدش باطل است.
امروز در جامعه ما براساس فتوای حضرت امام رحمتا...علیه، عنصر زمان و مكان در اجتهاد دخالت میكند. اگر ابعاد مختلف این موضوع را در نظر بگیریم، مساله تعدد زوجات برای اغلب زنان منجر به بیعدالتی و بیاخلاقی میشود. صریحا بگویم باعث نقض اخلاق و نقض عدالت میشود.
همانطور كه قبلا گفتم، زمانی كه عدالت و اخلاق در سلسله علل احكام است در صورتی میتوانید چند همسر داشته باشید كه در راستای عدالت اجتماعی و اخلاق باشد. اما اگر شرایط روزگار به گونهای است كه این امر در راستای عدالت و اخلاق نیست، اگر به اینجا رسیدید، تعدد همسر جایز نیست و اجرای عدالت اجتماعی با تك همسری تحقق میپذیرد، مگر در شرایطی كه همسر بیمار باشد یا بچهدار نمیشود، جامعه عقلا در این صورت، این عمل را ناپسند نمیداند.
زمانی كه بیدلیل مردی چنین اقدامی كند، جامعه عقلا آن را نمیپسندد و جایز نمیداند.
براساس چه روش فقهی شما به این نتیجه رسیدهاید؟
اگر مردی صرفا برای شهوترانی و حرمسرا درست كردن اقدام به این كار كند، این عمل قابل قبول عقلا نیست. چنانكه میبینیم با ازدواجهای متعدد مردان، خانوادهها از هم پاشیده میشود، این امر قابل قبول برای خانمها و فرزندانش نیست و این كار مشكلات متعددی برای جامعه و آن خانواده بهوجود میآورد، آن هم به دلیل تنوع طلبی و شهوترانی.
در جامعه غرب هم همینطور است. جامعه غرب هم چند همسری را قبول نمیكند. زمانی كه عدالت را در سلسله علل احكام میدانیم. اگر حكمی و قانونی براساس عوامل خارجی براساس عنصر زمان و مكان خلاف عدالت بود، خلاف اخلاق بود. نمیتوان بپذیریم كه این حكم اسلام است.
از آن جایی كه تاكید اسلام برحفظ خانواده است. این تعدد زوجات مغایر با حفظ كیان خانواده است. نباید اجازه داد كه كیان خانواده به این دلایل به هم بخورد.
آیا شما با اعتقاد بر حكم منسوخ برخی احكام به این نتیجه رسیدید؟
خیر، فسخ نیست. موضوع عوض میشود، آیه جایش است و حكم هم وجود دارد. شرایط زمان و مكان و موضوع را عوض میكند. به طور مثال تا همین چند سال پیش، علما شطرنج را حرام میدانستند. زیرا بازی شطرنج منحصرا در بین قماربازها مرسوم بود. ولی الان شطرنج مختص به قماربازها نیست و یك ورزش فكری است.
فسخ احكام در دست خدا است. حتی پیامبر هم نمیتواند احكام را فسخ كند. فاسخ احكام و آیات فقط خدا است.
آیا منظور شما این است كه این احكام وجه تاریخی پیدا كرده و در زمان گذشته موضوعیت داشتند و حالا خیر؟
بله موضوع و شرایط عوض شده، احكام اسلام با وجود قضیه حقیقی اجرا میشود. مثلا میگوییم اگر اینطور بوده این حكم هست. قضیه شرطی است و اگر آن شرایط نبود، آن حكم هم نیست. بنابراین احكام فسخ نمیشوند، موضوعات و شرایط هست كه عوض میشوند و به تبدل موضوع، حكم هم عوض میشود. امام هم همین را میفرمودند. عنصر زمان و مكان دخالت در اجتهاد میكند و براساس تبدل شرایط و موضوعات و ملاكها، حكم نیز عوض میشود.
تعدد زوجات ، نوعی چند همسری که در اسلام با شرایطی پذیرفته شده است . تک همسری طبیعیترین شکل زندگی زناشویی است . برخی اشکال دیگر ازدواج از جمله چندشوهری و ازدواج اشتراکی جز در میان برخی اقوام بدوی مانند اقوام ساکن تبت بروز نداشته ( رجوع کنید به دورانت ج 1 ص 49ـ50) و عملا از میان رفته اما چندزنی یا تعدد زوجات ظهور بیشتری داشته و تا حدودی دوام یافته است ( رجوع کنید بهجمل ص 11ـ22). تعدد زوجات در نظام حقوقی اسلام با قیود و شرایطی پذیرفته شده است . با اینهمه دانشمندان مسلمان در بارة چگونگی پذیرش تعدد زوجات در اسلام و حدود آن آرای مختلفی ابراز داشته اند. همچنین اسلام شناسان غیرمسلمان از این امر انتقادهایی کرده اند که واکنش محققان اسلامی را در پی داشته است .
رسم تعدد زوجات در اعصار پیش از اسلام هم در میان ملتها و هم در ادیان مختلف وجود داشته است مثلا در عراق قدیم قانون حمورابی ازدواج دوم را برای زوج در صورت بیماری زوجه روا می دانست . آشوریان نیز با تعدد زوجات آشنا بوده اند. در دیگر تمدنهای بزرگ از جمله در ایران و مصر و چین و هند هم تعدد زوجات رواج داشته ( رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 143ـ 144 وافی ص 55 کبیسی ص 80 ـ81) و در میان عرب پیش از اسلام نیز چندزنی رایج بوده است ( رجوع کنید بهمحمودعبدالحمید محمد ص 147ـ149 باجوری ج 1 ص 146). بر این اساس همچنانکه برخی مستشرقان گفته اند (لوبون ص 496 دورانت ج 1 ص 50) این تصور در اروپای قرون وسطا که تعدد زوجات از نوآوریهای اسلام و پیامبر اکرم است نادرست است .
تعدد زوجات در ادیان آسمانی پیشین نیز امری معهود و مقبول بوده است . در دین یهود تعدد زوجات تا حد توانایی زوج مباح شمرده می شده هر چند نصوص تلمود برای عامة مردم تنها چهار همسر را جایز دانسته است (محمودعبدالحمید محمد ص 150ـ151). در انجیلهای کنونی نیز در بارة منع تعدد زوجات نصی دیده نمی شود و حتی تعبیر برخی نامه های پولس به جواز آن اشعار دارد ( رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 142 144 عبدالغنی عبود ص 144ـ 145 محمودعبدالحمید محمد ص 151ـ157). در جهان مسیحیت نیز تعدد زوجات دست کم تا قرن یازدهم / هفدهم رسما وجود داشت و پادشاهان بسیاری در اروپا همسران متعدد داشتند. بعدها نظام جدید کلیسا تعدد زوجات را ممنوع کرد. برای این تحریم انگیزه های مختلفی بیان شده که هیچیک جنبة دینی ندارد ( رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 144ـ145 وافی ص 56 کبیسی ص 82 ـ83 عبدالغنی عبود ص 145ـ146). تعدد زوجات در سیرة برخی انبیای پیشین از جمله حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت داود و حضرت سلیمان علیهم السلام هم گزارش شده است ( رجوع کنید به بالیسانی ص 40 باجوری ج 1 ص 142).
از جملة ایراداتی که بر پذیرش تعدد زوجات در اسلام گرفته شده آن است که این امر با اصل تساوی حقوق زن و مرد که ناشی از تساوی آن دو در انسانیت است سازگار نیست . این ایراد مبتنی بر تحلیلی است که مبنای تجویز تعدد زوجات را ارضای هوسرانی مرد می داند در صورتی که تعدد زوجات بر پایة مصالح متعدد فردی و اجتماعی جایز شمرده شده ( رجوع کنید به ادامة مقاله ) و این جواز هیچگونه نادیده گرفتن حقوق زن را در بر ندارد بلکه در برخی موارد لازمة استیفای حقوق زن ازدواج مجدد مرد است ( رجوع کنید بهطباطبائی المیزان ج 4 ص 189ـ190 مطهری ص 349). بعلاوه در اسلام بر رعایت حقوق انسانی زن از جمله رعایت عدالت میان همسران سخت تأکید شده است .
از مهمترین اشکالات در بارة تعدد زوجات این است که تجویز آن موجب گسترش شهوت پرستی است . بسیاری از مؤلفان غربی در این زمینه به وجود حرمسراها در زندگانی خلفا و سلاطین مسلمان استشهاد کرده اند ولی به نظر محققان قیودی که در اسلام برای جواز تعدد زوجات ذکر شده آزادی مرد هوسران را بسیار محدود می کند. اصولا تربیت دینی بر پایة رعایت عفت و حیا و مهار کردن شهوات استوار است . اسلام بیش از همه با حرمسرا مخالفت کرده و آن را ناپسند شمرده است . بعلاوه کارهای ناشایست برخی مردان مسلمان را نمی توان به اسلام نسبت داد ( رجوع کنید به طباطبائی المیزان ج 4 ص 188ـ191 همو تعدد زوجات ص 55 ـ56 مطهری ص 346 بالیسانی ص 49ـ50). گذشته از اینها چه بسا در بارة دامنة مفاسد مزبور مبالغه می شود. اگر آمار تعدد زوجات را در جوامع اسلامی به دست آورند در مقایسه با مظاهر بی بندوباری و فساد و فحشای موجود در کشورهای غربی بسیار ناچیز است مثلا در مصر در 1327 ش / 1948 تنها 3% و در 1339 ش / 1960 تنها 4% تعدد زوجات گزارش شده و این آمار در
سوریه در 1327 ش / 1948 1% بوده است ( رجوع کنید به زحیلی ج 7 ص 173).
محققان علل و مقتضیاتی برای حکم جواز تعدد زوجات ذکر کرده اند که در واقع حکمتهای آن به شمار می رود. برخی از این حکمتها جنبة فردی دارد مانند نازا بودن یا بیماری یا یائسه شدن زن و برخی دیگر جنبة اجتماعی دارد از جمله نیاز جامعه یا مرد به کثرت نفوس عامل اقتصادی و فزونی زنان آمادة ازدواج بر مردان ( رجوع کنید به مطهری ص 306ـ314 بالیسانی ص 46ـ47 صلاح عبدالغنی محمد ج 3 ص 112ـ114 وافی ص 24ـ 28 زحیلی ج 7 ص 169ـ171).
به نظر برخی نویسندگان در حالات عادی آمار زنان در بسیاری از جوامع بیش از مردان است . سبب این امر کاهش تعداد مردان بر اثر وقوع جنگ مقاومت بیشتر زنان در برابر بیماریها و بیشتر بودن موالید دختر نسبت به پسر در برخی جوامع ذکر شده است (باجوری ج 1 ص 148ـ149 بالیسانی ص 42ـ45). به نوشتة مطهری (ص 324ـ 325) فزونی زنان آمادة ازدواج بر مردان این حق را برای زن ایجاد می کند یا به تعبیر دیگر این تکلیف را برای مرد و اجتماع پدید می آورد که با پذیرش و اعمال تعدد زوجات نیاز مذکور بر آورده شود. به نظر برخی مؤلفان (صدر ص 119 ابوعبدالله ص 109ـ123 باجوری ج 1 ص 148) منع از تعدد زوجات در چنین شرایطی موجب رواج فحشا و جرائم و بروز بیماریهای روحی و جسمی و عوارض دیگر می شود.
در چند آیة قرآن تعدد زوجات مطرح شده که مهمترین آنها آیة سوم سورة نساء است . موضوع این آیه یتیمانی بوده اند که بر اثر وقوع حوادث جنگی و کشتارها بی سرپرست می شدند و مسلمانان سرپرستی و ادارة اموال آنان را برعهده می گرفتند. در بارة این آیه آرای تفسیری متعددی ذکر شده ولی به نظر مشهور مفهوم آیه این است : «اگر می ترسید که به هنگام ازدواج با دختران یتیم عدالت را در بارة آنان رعایت نکنید با دیگر زنان حلال دو یا سه یا چهار زن ازدواج کنید و اگر می ترسید که عدالت را در بارة همسران متعدد مراعات ننمایید تنها به یک همسر اکتفا کنید» ( رجوع کنید به زمخشری طبرسی فخررازی قرطبی ذیل نساء: 3 طباطبائی المیزان ج 4 ص 166ـ167). این بیان در برخی احادیث نیز آمده است ( رجوع کنید بهنووی ج 18 ص 154). البته در برخی منابع تفاسیر دیگری برای آیه ارائه شده است ( رجوع کنید به زمخشری طبرسی فخررازی همانجاها).
به تصریح مفسران آیة 129 سورة نساء نیز در بارة تعدد زوجات است ( رجوع کنید به زمخشری طبرسی فخررازی ذیل نساء: 129) همچنانکه چند آیة دیگر نیز راجع به تعدد زوجات هست که به همسران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیز ارتباط دارد ( رجوع کنید به احزاب : 6 28 30 32 50 تحریم : 1 3 5).
در منابع اهل سنت و شیعه در احادیث متعدد تعدد زوجات مطرح و به صورت ضمنی یا صریح بر جواز آن تأکید شده است . در بیشتر این احادیث جزئیات احکام مربوط به چندهمسری بیان شده و گاه به حکمت تجویز تعدد زوجات هم اشاره گردیده است ( رجوع کنید به متقی ج 16 ص 329ـ330 حر عاملی ج 20 ص 517 ـ524). تعدد زوجات در سیرة برخی امامان علیهم السلام و صحابه نیز گزارش شده است ( رجوع کنید بهابوشقه ج 5 ص 295ـ296). پیامبر اسلام به تازه مسلمانانی که بیش از چهار همسر داشتند دستور می فرمود که جز چهار زوجه بقیه را رها کنند ( رجوع کنید به بیهقی ج 7 ص 149 زحیلی ج 7 ص 166).
با توجه به آیات و احادیث و سیره در منابع فقهی در بارة اصل جواز تعدد زوجات کمتر بحث شده و حتی از ضروریات فقه خوانده شده است (نجفی ج 30 ص 5). احکام مربوط به تعدد زوجات در ضمن بحث «محرمات نکاح » و «قسم » مطرح گردیده است . همچنین فقها به ادلة مذکور بر محدودیت عددی تعدد زوجات یعنی چهار عدد تأکید کرده و عقد با زوجة پنجم را باطل شمرده اند (حکیم ج 14 ص 93ـ94 غروی تبریزی ج 32 ص 142ـ143 زحیلی ج 7 ص 165). از دیگر محدودیتهای فقهی در این زمینه حرمت ازدواج مرد با خواهر همسر خود به طور مطلق و نیز ازدواج مرد با خواهرزاده یا برادرزادة همسرش بدون اجازة اوست ( رجوع کنید به غروی تبریزی ج 32 ص 288ـ 289 335 زحیلی ج 7 ص 162ـ 163 ابوشقه ج 5 ص 294). همچنین برخی از اندیشمندان معاصر با الهام از آیات قرآن و احادیث برای جواز تعدد زوجات شروطی بیان کرده اند از جمله رعایت عدالت مادی میان همسران و قدرت داشتن بر پرداخت نفقه به همسران و فرزندان آنان ( رجوع کنید به مطهری ص 351ـ 352 باجوری ج 1 ص 259ـ260 زحیلی ج 7 ص 168 ابوزهره ص 75ـ76). علاوه بر اینها گاه «تحقق ضرورت » نیز شرط شده است ( رجوع کنید بهباجوری ج 1 ص 252).
علاوه بر نظر مشهور فقها که به جواز تعدد زوجات به گونة مطلق قائل اند دیدگاههای دیگری نیز در میان برخی اندیشمندان متأخر مطرح شده است از جمله نظریة تقیید تعدد و نظریة الغای تعدد. نظریة تقیید به گونه های مختلف بیان شده است . شیخ محمد عبده و پیروانش بر آن اند که تعدد زوجات تنها در هنگام ضرورت جایز است . ادلة اینان عمدتا برون دینی است از جمله آنکه تحقق شرط عدالت بسیار نامحتمل است فساد تعددزوجات بیش از مصلحت آن است و تعدد زوجات موجب بدرفتاری مردان با همسران خود و نیز سبب عداوت فرزندان با یکدیگر می شود ( رجوع کنید به رشیدرضا ج 4 ص 349 باجوری ج 1 ص 247ـ252). به نظر منتقدان این نظریه ادلة مزبور ادعاهایی بیش نیست و در آن به محاسن و منافع تعدد زوجات توجه نشده است . بعلاوه با ادلة صریح قرآنی و حدیثی که اجرای عدالت را غیر ممکن ندانسته سازگاری ندارد (باجوری ج 1 ص 264ـ269 نیز رجوع کنید بهمحمودعبدالحمید محمد ص 188ـ 194).
به نظر محمد مدنی (ص 425ـ430) چون سرپرستی خانواده های یتیم مستلزم رفت وآمد و مجالست با آنان بود و در این خانواده ها دختران آمادة ازدواج یا بیوگانی وجود داشتند با نزول آیة سوم سورة نساء سرپرستان مذکور این امکان را یافتند که با آنان ازدواج کنند. به گفتة وی برای جواز تعدد زوجات علاوه بر شرط عدالت که در آیه بیان شده وجود غرض عقلایی برای ازدواج مجدد ضروری است . بر مبنای این دیدگاه کلمة «نساء» در آیه به معنای زنان یتیم به کار رفته است . بر این دیدگاه به دلایلی انتقاد شده است از جمله اینکه تفسیر واژه «نساء» به «زنان یتیم » دقیق نیست و با احادیث سازگاری ندارد (باجوری ج 1 ص 272ـ274 وافی ص 48ـ49) همچنین تعمیم مورد آیه یعنی ازدواج با یتیمان به دیگر موارد هیچ دلیلی ندارد بویژه به نظر امامیان که قیاس را به عنوان دلیل نمی پذیرند.
به نوشتة بوطی (ص 205) هرچند تشریع تعدد زوجات برای اشخاص مضطر نبوده از آنجا که از دیدگاه شرع قیود و التزامات سنگینی در بردارد تنها اشخاصی که دچار ضرورت می شوند می توانند بدان تمسک بجویند. برخی دیگر به تحلیل اجتماعی حکم تعدد زوجات پرداخته و گفته اند که مراد از عدالت در آیة سوم سورة نساء عدالت اجتماعی است ازینرو هرگاه نیاز و ضرورت فردی یا اجتماعی چندهمسری را ایجاب نکند حق تعدد زوجات وجود نخواهد داشت ( رجوع کنید به رضایی ص 92ـ9). ولی این تحلیلها علاوه بر اینکه از ارائة تفسیری منسجم از آیة مذکور ناتوان اند مستند به هیچ دلیل معتبری نیستند.
به موجب نظریة الغای تعدد زوجات که معدودی از نویسندگان معاصر بدان قائل اند با توجه به رواج تعدد زوجات بدون حدوحصر در میان اعراب اسلام برای بر داشتن این رسم روشی تدریجی اتخاذ کرد: ابتدا تعداد همسران را در چهار عدد محصور نمود سپس عدالت را شرط تعدد زوجات دانست و در مرحلة بعد با ناممکن دانستن اجرای عدالت آن را یکسره از میان برداشت ( رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 254ـ257). در قانون مدنی تونس با استناد به این نظریه و آیة 129 سورة نساء تعدد زوجات ممنوع اعلام شده است (صفائی و امامی ج 1 ص 115). این نظریه نیز بروشنی قابل مناقشه است زیرا دو آیة 3 و 129 سورة نساء در یک زمان نازل شده اند. بعلاوه آیة 129 هر چند ابتدا امکان تحقق عدالت را نفی می کند در ادامه مرحلة نازلتری از آن را در بارة چگونگی رفتار با همسران توصیه می نماید که این خود به معنای پذیرش تعدد زوجات است . علاوه بر این بتصریح مفسران مراد از عدل در آیة 3 سورة نساء رعایت عدالت در زمینة امور مادی مانند مسکن و قسم و نفقه است که انسان نسبت بدان توانایی دارد ولی مراد از عدل در آیة 129 رعایت عدالت در امور معنوی مانند محبت و میل قلبی است که به طور کامل در اختیار انسان نیست ( رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 274ـ279 صلاح عبدالغنی محمد ج 3 ص 122ـ123).
در بارة اینکه دو شرط اصلی تعدد زوجات یعنی «تمکن مالی » و «رعایت عدالت مادی میان همسران » نیاز به احراز و اجازة قاضی دارد یا از سوی خود شخص احراز می شود اختلاف نظر وجود دارد. برخی مؤلفان دیدگاه نخست را پذیرفته اند ( رجوع کنید به جمل ص 107 122 باجوری ج 1 ص 258) ولی این دیدگاه از جهاتی مورد انتقاد قرار گرفته است از جمله اینکه حکم جواز مذکور در آیة 3 سورة نساء منوط به اجازة قاضی نشده است و موارد تعدد زوجات آنچنان زیاد نیست که نیاز به نظارت نظام قضایی داشته باشد. از سوی دیگر آگاهی یافتن قاضی نسبت به امور شخصی زوج کاری بیهوده و دشوار است (ابوزهره ص 76 زحیلی ج 7 ص 172ـ173). با اینهمه در قوانین برخی کشورها از دیدگاه نخست پیروی شده است از جمله در عراق سوریه مصر و مراکش (باجوری ج 1 ص 248) و در ایران نیز برخی حقوقدانان (از جمله رجوع کنید به مهرپور ص 103ـ106) از آن دفاع کرده اند همچنین در سند رسمی عقد ازدواج در قالب شروط ضمن عقد این اختیار به زوجه داده شده که در صورت ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت او یا عدم اجرای عدالت میان همسران از دادگاه تقاضای طلاق کند ( رجوع کنید بهایران . قوانین و احکام ص 296ـ297). شماری از محققان اسلامی در فرضی که زوجه بر اثر ازدواج مجدد زوج متحمل ضرری بزرگ شود با استناد به احادیث برای او یا خانواده اش حق درخواست طلاق را قائل اند ( رجوع کنید به ابوشقه ج 5 ص 307ـ 308 بالیسانی ص 52).
تأمل در متون اسلامی و سیرة پیشوایان نشان می دهد که اسلام در ازدواج اصل را بر تک همسری استوار کرده زیرا قرآن کریم از تک همسری آدم (اعراف :189 بقره :35) و موسی (قصص : 29) و نوح (تحریم :10) و لوط علیهم السلام (همان ) و فرعون (تحریم : 11) و ابولهب (تبت : 4) یاد کرده است . پیامبر گرامی اسلام نیز تا وفات خدیجه سلام الله علیها یعنی تا حدود پنجاه سالگی همسری دیگر انتخاب نکرد. ازدواجهای متعدد آن حضرت نیز پس از هجرت به مدینه به دلایل و انگیزه های مختلفی صورت گرفته از جمله کفالت و سرپرستی برخی از زنان یا فرزندان آنان اسباب سیاسی احیای جایگاه زن در جامعة آن روز و آموزش نحوة سلوک و معاشرت با همسر به طور عملی . بیشتر همسران آن حضرت کهنسال یا بیوه بودند و در این ازدواجها لذت جویی و شهوترانی نقش نداشته است . حکم جواز ازدواج با بیش از چهار همسر نیز از احکام ویژة آن حضرت (خصائص النبی ) به شمار می رود ( رجوع کنید به رشیدرضا ج 4 ص 370 طباطبائی المیزان ج 4 ص 195ـ 198 همو تعددزوجات ص 64ـ69 صلاح عبدالغنی محمد ج 3ص 131ـ159). همچنین امیرمؤمنان علیه السلام در زمان حیات فاطمه سلام الله علیها همسری دیگر بر نگزید.
با اینهمه ضرورتهای اجتماعی تعدد زوجات را که گاه در جوامع انسانی پدید می آید نمی توان نادیده گرفت . اسلام برای این مشکلات خاص چاره ای اندیشیده است : تعدد زوجات با رعایت حدود و شرایط معین بهترین راه چاره است . از سوی دیگر باید از هوسرانی مردان هوسباز نیز پیشگیری شود. بنابراین بهترین راه برای پیشگیری از سوءاستفاده از جواز تعدد زوجات تأکید بر رعایت شروط سه گانة آن است که از قرآن و سنت و عقل استنباط می شود: رعایت عدالت مادی میان همسران توان ادارة زندگی و وجود مصالح عقلایی برای تعدد که از حکمت تشریع می توان به دست آورد. در این زمینه برخی محققان (از جمله رجوع کنید به باجوری ج 1 ص 261) از وضع قوانین اجرایی برای تعدد زوجات و شماری دیگر (از جمله رجوع کنید بهطباطبائی تعدد زوجات ص 62) از اختیارداشتن حاکم اسلامی برای منع از تعدد در پاره ای موارد سخن گفته اند.
منابع : علاوه بر قرآن محمد ابوزهره تنظیم الاسلام للمجتمع قاهره : مکتبة الانجلو المصریة ] بی تا. [ عبدالحلیم محمد ابوشقه تحریرالمرأة فی عصرالرسالة کویت 1420/1999 عبدالمحسن علی ابوعبدالله تعددالزوجات بین العلم و الدین بیروت 1418/1997 ایران . قوانین و احکام مجموعة کامل قوانین و مقررات راجع به حمایت خانواده تألیف و تدوین غلامرضا حجتی اشرفی تهران 1378 ش جمال محمد فقی رسول باجوری المرأة فی الفکر الاسلامی عراق 1986 احمدمحمد بالیسانی نظرة الی المرأة و الرجل فی الاسلام بغداد 1406/1985 محمدسعید رمضان بوطی المرأة بین طغیان النظام الغربی و لطائف التشریع الربانی دمشق 1417/1996 احمدبن حسین بیهقی السنن الکبری چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی بیروت 1406/1986 ابراهیم محمدحسن جمل تعددالزوجات فی الاسلام بیروت : دارالاعتصام ] بی تا. [ حرعاملی محسن حکیم مستمسک العروة الوثقی چاپ افست قم 1404 ویلیام جیمز دورانت تاریخ تمدن ج 1: مشرق زمین گاهوارة تمدن ترجمة احمد آرام تهران 1365 ش محمد رشیدرضا تفسیر
جهت دریافت فایل تعدد زوجات لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 5,900 تومان
برچسب ها : تعدد زوجات , زوجات , معارف , الهیات , عقد زن دوم , دانلود تعدد زوجات , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه