امروز: جمعه 7 دی 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان

بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزاندسته: روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید: 88 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 39 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 58

بدون تردید خانواده عمده‎ترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شكل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در كودكان دارد در خانواده‎ای كه صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد كودك می‎تواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد از یك سو كودك می‎تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشكلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشوی

قیمت فایل فقط 3,900 تومان

خرید

بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان

فصــل اول

كلیات

1- مقدمه

2- بیان مسأله

3- اهمیت و ضرورت مسأله

4- اهداف تحقیق

5- سؤالات و فرضیات تحقیق

6- روش تحقیق

7- تعریف واژه‎ها و اصطلاحات

مقدمه

مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در كشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس كودكان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.

بدون تردید خانواده عمده‎ترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شكل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در كودكان دارد. در خانواده‎ای كه صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد كودك می‎تواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یك سو كودك می‎تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشكلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی می‎كند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شكل‎گیری بنیادین عزت نفس در كودكان متأثر از فضای كلی خانواده است.

می‎دانیم كه اگر گویا فضای كل خانواده هر حركت و رفتار كودك را علی‎رغم نادرست بودن پذیرا باشند، كودك به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار می‎گردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمی‎داند و از دیگران نیز انتظار دارد كه همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشكلات و درگیری‎های اجتماعی او آغاز می‎گردد. در نقطه مقابل خانواده‎هایی وجود دارند كه رفتارهای كودك را نمی‎پذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد كودك خود هستند در چنین فضای خانوادگی كودك نمی‎داند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران می‎گردد و كودك در هر امری دچار بلاتكلیفی است.

عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است كه شخص درباره خصوصیات خود به عمل می‎آورد. روانشناسان و جامعه‎شناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مركزی سازگاری اجتماعی می‎دانند «اسلامی نسب، 1373».

تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأكید دارد بدین معنا كه اگر عزت نفس كاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد می‎شود و بالعكس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود می‎آید.

خانواده‎ها یا والدینی كه بطور مستمر كودكان خود را مورد حمایت قرار می‎دهند، با آنها گرم و صمیمی‎اند و كنترل منطقی و متعادل را اعمال می‎كنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد می‎كنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای كودكان و نوجوانان خود فراهم می‎آورند. برعكس والدین آسان گیر كه از كنترل كودكان خود پرهیز می‎كنند، كودكان آنها اشتیاقی ندارند كه از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروه‎های مختلف جامعه اطاعت كنند.

والدینی وجود دارند كه كارهای كودكان خود را در دوره طفولیت و كودكی به گونه صحیح كنترل نمی‎كنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز می‎مانند. این گروه دیر دست به كار می‎شوند و فقط در دوره جوانی اقدام به كنترل جوانان خود می‎كنند، دوره‎ای كه مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی كژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق می‎دهد.

بیان مسأله

یكی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور كلی عزت نفس ‎(self esteem) می‎باشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است كه برای انسان به مانند یك سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شكوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب می‎گردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره ‎(self concept) انسان می‎باشد كه شامل تصویر خود از خود و احساسی كه او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش می‎باشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است كه از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).

توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا كه مورد تحقیق قرار گرفته كه بسیاری آن را به عنوان یك نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نموده‎اند در این زمینه می‎توان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)

نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونه‎ای رفتار كنند كه كودك آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس كودك پایین می‎آید. زیرا یكی از راه‎های ارضای نفس، تكریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.

فردی كه در محیط خانواده به اندازه كافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیه‎ای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعكس فردی كه از پدر و مادر احترام و تكریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشته‎اند عزت نفس او پایین شكل می‎گیرد و كودك در خود احساس پستی و حقارت كرده و شكست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشكلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‎گردد هیلز و كوپر اسمیت گزارش می‎دهد دختران و پسرانی كه از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشته‎اند. (بوشهری، 1373، ص 23).

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس كودكان دختر و پسر می‎باشد و قصد بر آن است كه آیا رابطه‎ی بین این دو وجود دارد یا نه. در مكتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یك تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانكه در یك دیدگاه كلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است كه دارای ارزش و كرامت است كه لازم است درك و احساس عمیق نسبت به عزت و كرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم كه روشن كنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران كودكی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تأثیر می‎گذارد.

احساس ارزش درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است كه شخص نسبت به خویشتن احساس می‎كند (شاملو، 1372، ص 137).

اهمیت و ضرورت مسئله

عزت نفس از نظر روانشناسان به میزان ارزشی كه فرد برای كفایت و صلاحیت خود در رابطه با اهداف كلی و ایده‎آل‎های خود در نظر می‎گیرد برمی‎گردد.

بنابراین ممكن است فردی از نظر دیگران بسیار موفق ارزیابی شود ولی هنوز در نظر خود او فردی ناموفق باشد. البته زیربنای این نوع تصور به خود پنداشت فرد مربوط است. قضاوت دیگران او را به احساس رضایت از خود نمی‎رساند. البته دیگران در شكل‎گیری این احساس در كودكی مؤثرند. پایین بودن عزت نفس همواره با تعریف بنیادی ناروشن فرد از آینده خود همراه است. برای مثال كسی كه دارای عزت نفس پایینی است برای توصیف خود از اصلاحات دوسوگرایانه یا دوگانه استفاده می‎كند بنابراین خود را هم كم‎رو و بزدل و هم بی‎باك و جسور هم سرسخت و نامنعطف و هم انعطاف‎پذیر و ملایم توصیف می‎كند. این درهم شدگی قضاوت با فقدان پایداری بی‎ثباتی و بی‎اعتمادی نسبت به سرشت و سرنوشت بنیادین خود پیوند می‎یابد بر همین اساس این افراد احتمالاً نمی‎توانند تصمیم بگیرند كه در چه موقعیت اجتماعی شركت كنند آنها حتی ممكن است خود رادر موقعیت‎هایی قرار دهند كه پیامهای اجتماعی ضد و نقیض و منفی درباره ارزشمندی خود دریافت می‎كنند و بنابراین خود را در معرض در هم‎شدگی بیشتر قرار می‎دهند.

داشتن عزت نفس برای همه انسانها یك ضرورت است. در واقع چیزی است كه همیشه در جستجوی آن هستیم با این حال و با همه تلاشها،‌ بعضی از افراد انسانی هرگز به آنچنان اعتماد به نفسی كه بتواند احساس واقعی و شادی كنند نمی‎رسند و همیشه در ناراحتی و شك و تردید زندگی می‎كنند و هیچ وقت به موفقیت در زندگی دست پیدا نمی‎كنند.

ما در طول زندگی، انرژی زیادی مصرف می‎كنیم تا اطرافیانمان را وادار به تغییر كنیم. اگر ذره‎ای از آن انرژی را برای كار بر روی خودمان معطوف می‎كردیم، نسبت به دیگران محبت بیشتری در ما به وجود می‎آمد، زیرا عزت نفس قوی به ایجاد احساس قوی‎تری از محبت نسبت به اطرافیان منجر می‎شود، دنیایی كه در آن افراد بتوانند واقعاً به خودشان ارزش و احترام قائل شوند، دنیایی خواهد بود كه مردم بیشتر به فكر یكدیگر هستند. اگر انسانها به عنوان یك كل بتوانند عزت نفس خود را بالا ببرند ما شاهد تغییر بزرگی در كیفیت زندگی خود و آنها خواهیم بود.

در این تحقیق سعی شده است تأثیر بدرفتاری والدین را بر عزت نفس دانش‎آموزان را بررسی و مشخص كرد. همانطور كه می‎دانید خانواده و نحوه برخورد و رفتار آنها كودكان در میزان عزت نفس آنها بسیار مؤثر و تأثیرگذار می‎باشد. بنابراین كودكان باید در محیط گرم خانواده و در كنار والدین خود میزان عزت نفس خود را بالا ببرند تا در دوران جوانی و نوجوانی و بزرگسالی بتوانند زندگی مستقلی داشته باشند.

خانواده‎های قدرت‎طلب

این گروه از والدین سعی می‎كنند رفتارها و نگرشهای كودكان خود را با توجه به معیارهای رفتاری معین شكل داده كنترل و ارزیابی می‎كنند. والدین قدرت طلب كودكان را به اطاعت تشویق می‎كنند و به منظور گردن نهادن، ‌شیوه‎های مختلف تنبیه را ترجیح می‎دهند. والدین قدرت‎طلب كودكان و نوجوانان را پرورش می‎دهند: سركش، طغیانگر، برخوردار از سطوح بالای كمرویی و اضطراب احساس بی‎كفایتی و حقارت. این نوع كودكان هیچ موافقت و سازش با ارزشها و خواسته‎های والدین خود ندارند و از گزینش هدفهای منطقی و قابل دسترس عاجزند. بیشتر مشكلات رفتاری، روحی و شخصیتی این نوع كودكان نتیجه رفتار والدین است. از آنجا كه عمده‎ترین و مؤثرترین عامل در فرایند شكل‎گیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس، خانواده است و عزت نفس از اجزای شخصیت و هسته مركزی سازگاری اجتماعی است.


اهداف تحقیق

الف- هدف كلی:

هدف كلی از این تحقیق بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مقطع راهنمایی استان ایلام می‎باشد.

ب- اهداف جزیی:

1- بررسی میزان بدرفتاری والدین دانش‎آموزان

2- بررسی میزان عزت نفس دانش‎آموزان

سؤالات و فرضیات تحقیق

در این تحقیق سعی شده است تا به دو فرضیه پاسخ داده شود:

الف: بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان آنها (دختر و پسر) رابطه وجود دارد.

ب: بین بدرفتاری والدین پسر با والدین دختر تفاوت معنی‏داری وجود دارد.

روش انجام تحقیق

از آنجائی كه این پژوهش بدنبال بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان مدارس راهنمایی می‎باشد لذا در این پژوهش از روش تحقیق‎ علی یا پس

از وقوع استفاده شده است كه در فصل سوم بطور مبسوط بحث خواهد شد.

تعریف واژه‎ها و اصطلاحات

الف) عزت نفس: ارزشیابی فرد درباره خود یا قضاوت فرد در مورد ارزش خود (كوپراسمیت، 1967)

ب) عزت نفس بالا: وضعیت فردی است كه نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین بالاتر است.

ج) عزت نفس پایین: وضعیت فردی است كه نمره او در گروه نمونه نسبت به سایر افراد از میانگین پایین‎تر است.

د) بدرفتاری: در این تحقیق نمره‎ای است كه آزمودنی از پرسشنامه روانشناسی بدرفتاری فیدل كسب می‎كند.

فصــل دوم

ادبیات تحقیق

مقدمه

الف: پیشینه نظری تحقیق

ب: تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از آن

مقدمه:

بررسی و مطالعه دقیق مبانی نظری و تئوریكی هر موضوع تحقیق به محقق اجازه می‎دهد كه با دیدی روشن و بدون ابهام و كنترل متغیرهای مختلف كه ممكن است به پدیده‎ یا پدیده‎های مورد تحقیق تأثیرگذار باشد اقدام كرده و به نتایجی كه بدانها دست می‎یابد. اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشد. در این فصل ابتدا پیشینه نظری موضوع تحقیق و متغیرهای عزت نفس بالا و پایین را بررسی و توضیح خواهیم داد و بعد تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران در این زمینه را یادآور می‎شویم.

الف: پیشینه نظری تحقیق

عزت نفس برای روان‎شناسان مهمترین موضوع از جنبه نظر فردی، اجتماعی و روان شناختی است. موضوع عزت نفس سالهاست كه ذهن روانشناسان را مشغول كرده است یكی از این روانشناسان «آلفرد آدلر» می‎باشد وی از سه منبع عمده كه عزت نفس را كاهش می‎دهد كه عبارتند از:

1- حقارت عضوی: با پدید آمدن نقص جسمانی و احساس كهتری حاصل از آن عزت نفس تحت تأثیر قرار می‎گیرد. آدلر با گسترش این مفهوم اصطلاح عقده حقارت در رابطه با احساس ضعف و بی‎كفایتی كه هر كس با آن زاده می‎شود و باید بر آن تسلط یابد را عنوان می‎نماید.

2- احساس حقارت: تجربه و پیامد این حقارت كه دربردارنده احساس اتكایی و انتظار حمایت دیگران یا برعكس نوعی پرخاشگری را به همراه دارد.

3- نازپروردگی: به نظر آدلر كودكان نازپرورده، نیز دستخوش احساس كهتری می‎باشند و مستبد و خودرأی می‎باشند،‌ از نظر اجتماعی پرورش نایافته‎اند و از بلوغ لازم روانی برخوردار نیستند (اسمیت،‌1967).

به نظر آدلر، محیط عامل اصلی در احساس كهتری می‎شود. كه محیط خانوادگی از مهمترین محیط‎هایی است كه شخصیت كودك در آن شكل می‎گیرد و تأثیر زیادی در میزان عزت نفس كودكان دارد. در این محیط پدر و مادر در رأس قرار می‎گیرند كه در صورت عدم رفتار صحیح و اعمال رفتار مستبدانه كودك از عزت نفس مناسب و بالایی برخوردار نخواهد شد.

در واقع هر چه میزان ارتباطات و تعاملات كودك با والدینش بیشتر و صمیمانه‎تر باشد، به آسانی شیوه‎های كنترل رفتار خود را فرامی‎گیرد و از سویی دیگر پذیرفته شده در بین همسالان و ارتباطات اجتماعی مداوم موجب عزت نفس مثبت می‎گردد (هارتر، 1983). بدرفتاری والدین در محیط خانواده، كوچك شمردن نوجوانان. عدم نشان دادن محبت و مورد تأیید قرار ندادن حرفهایی كه باید والدین آنها را قبول كند، احساس ضعف و ناتوانی و كمبود عزت نفس را در وجود آنها می‎گذراند، كه این كار خود باعث می‎شود كه نوجوان به سمت بزهكاری گرایش پیدا كند.

عزت نفس بالا و عزت نفس پایین

عزت نفس بالا به عنوان یك دیدگاه سالم از خود مورد بررسی قرار گرفته است. بطور واقع‎گرایانه كمبودها و نكات ضعف را دربرمی‎گیرد و نه ؟؟ كه منجر به انتقاد شدید از فرد شود. شخصی كه عزت نفس مثبت دارد. خودش را به طریق مثبتی ارزشیابی می‎كند و نظر مناسبی در مورد نكته نظرات مثبت خود و دیگران دارد. در مقابل كسی كه به عزت نفس پایین مبتلا است، اغلب یك نگرش مثبت مصنوعی نسبت به دنیا از خود نشان می‎دهد و در ناامیدی تلاش می‎كند تا به دیگران و خودش نشان دهد كه او شخص لایقی است و یا ممكن است در درون خودش انزوا گزیند و از ارتباط با دیگرانی كه از آنها می‎ترسد اجتناب نماید. شخص مبتلا به عزت نفس پایین فردی است كه احساس غرور كمی در خودش ادراك نموده است.

كارل راجرز: هسته مركزی شخصیت به نظر راجرز «خود» است كه مفاهیم دیگر پیرامون آن قرار می‎گیرد. خود یا خویشتن شامل تمام افكار، ادراكات و ارزشهایی است كه من را تشكیل می‎دهد. من شامل آنچه هستم و آنچه می‎توانم انجام دهم می‎شود و این خویشتن ادراك شده به نوبه خود بر ادراك فرد از جهان و هم بر رفتار او تأثیر می‎گذارد. فردی كه از یك خودپنداره قوی و مثبت برخوردار باشد در مقایسه با فردی كه خودپنداره ضعیف دارد،‌ نظرگاه كاملاً متفاوتی نسبت به جهان خواهد داشت.

تحقیقات انجام شده در ایران

خادمیان (1372) در تحقیق خود اظهار می‎دارد كه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس كودكانشان رابطه معنی‎داری وجود دارد وی ابراز می‎دارد كه رابطه نگرش تربیتی والدین با عزت نفس پسران بیشتر و قوی‎تر از رابطه تربیتی والدین با دختران است وی در بررسی فوق دریافت كه در مناطقی كه وضعیت اجتماعی خانواده‎ها متوسط و بالا بوده است رابطه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس دخترها معنی‎دار است و در مناطقی دیگر كه خانواده‎ها از وضعیت اجتماعی پایین برخوردار بوده‎اند، رابطه معنی‎داری بین عزت نفس كودكان و نگرش تربیتی والدین آنها مشاهده نشد. تحلیل میانگین نمرات دو گروه نشان داد كه میانگین نمرات عزت نفس پسران بیشتر از دختران است و میانگین و میانگین نمرات عزت نفس در مناطقی كه از وضعیت اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند از مناطق سطح پایین بیشتر بوده است.

معماریان، بابایی، زنده‎طلب (1377) گزارش دادند كه در بسیاری از موارد عدم آگاهی والدین از نحوه (صحیح) رفتار با كودك علت اصلی پایین بودن میزان عزت نفس كودكان است. در این تحقیق، نگرش منفی و مثبت والدین در زمینه عزت نفس نوجوانان قبل و بعد از برنامه مشاركت والدین مقایسه شده،‌ نشان داد كه نگرش منفی والدین بعد از شركت در برنامه مشاركت به صفر رسید و نگرش مثبت والدین نیز چند برابر شد. در نتیجه بعد از شركت والدین در برنامه آ‌موزش مهارتهای رفتاری عزت نفس فرزندان آنان افزایش یافت.

تحقیقات انجام شده در خارج از ایران

هیگنز و مارینا (1998) یك نمونه پنجاه نفری والدین كودكان بین سنین 12-5 سال را مورد بررسی قرار دادند. این والدین رفتارهایی از قبیل خشونت و بدرفتاری با كودكان مرتكب شده بودند این تحقیق نشان داد كه بدرفتاری والدین تأثیر بسزایی بر ابعاد مختلف شخصیت كودكان از جمله عزت نفس آنان گذاشته و باعث كاهش عزت نفس در كودكان شده است.

لوز، ماری و دیگران (1997) بدرفتاری والدین از قبیل سوء استفاده جسمی آنها و سوء استفاده گفتاری، غفلت احساس و دیگر گونه‎های بدرفتاری را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه سوء‌ استفاده جسمی والدین و سوء استفاده گفتاری آنان، موجب خشم و غفلت احساسی موجب تنهایی و انزواطلبی اجتماعی می‎شود. كه این فراتر و ماوراء دیگر گونه‎های تأثیر بدرفتاری جلوه كرد. این محققان بیان كردند كه بین بدرفتاری والدین و عزت نفس كودكان رابطه منفی وجود دارد و این رابطه در پسرها قوی‎تر است.

واریا، ریچارد، واس (1996) در پژوهش خود به بررسی ادراك از سوء استفاده «روانی،‌جسمانی و جنسی» می‎پردازند و همچنین تأثیر روانی و سازگاری اجتماعی را در یك گروه نمونه مورد بررسی قرار می‎دهند. در این میان دیگر موارد بدرفتاری عزت نفس و مسائل جمعیت‎شناسی مورد بررسی قرار گرفت،‌ تحلیل‎ها نشان داد كه افرادی كه مورد سوء استفاده و بهره‎كشی قرار گرفته بودند مشكلات زیاد سازگاری روانی و اجتماعی داشتند كه به مراتب پیش از گروهی بود كه مورد سوء استفاده قرار نگرفته بودند كه این افراد «‌سوء استفاده شدگان» نسبت به دیگر موارد بررسی شده مشكلات بیشتری داشتند از جمله عزت نفس بسیار پایینی داشتند.

كوپر اسمیت (1967) در تحقیق خود به این نتیجه رسید كه كودكان با عزت نفس بالا افرادی هستند كه احساس عزت نفس، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود می‎كنند و به راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمی‎گیرند. وی اظهار نمود در بررسی‎های خود دریافتم كه عزت نفس قابل تعریف و اثبات شدنی است. او عزت نفس را به عنوان بازخوردهای ارزیابی كننده‎ای كه فرد نسبت به خود دارد تعریف نمود كه حوزه‎ای از باورهای فرد را پیرامون توانمندیها، ارزشمندیها، تأیید، عدم تأیید و مؤثر بودن را دربرمی‎گیرد بنابر دیدگاه وی عزت نفس قضاوت شخص پیرامون و ارزشمندی خود است این تجربه ذهنی است كه موجب افتراق گزارشهای كلامی و رفتار آشكار افراد از یكدیگر است.

فصــل سوم

روش تحقیق

1- مقدمه

2- روش تحقیق

3- جامعه و نمونه

4- روش نمونه‎گیری

5- ابزار اندازه‎گیری

6- چگونگی گردآوری داده‎ها

7- روش آماری

مقدمه

مراد از انتخاب روش تحقیق این است كه مشخص كنیم چه روش تحقیق برای بررسی موضوع خاصی لازم است. یك روش تحقیقی مناسب، با اهداف،‌ ماهیت موضوع پژوهش و امكانات اجرایی آن همگونی دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است كه محقق با انتخاب شیوه پژوهش مناسب به صورت دقیق‎تر، آسانتر، سریعتر و ارزانتر به پژوهش‎های تحقیق مورد نظر پاسخ دهد و براساس ماهیت موضوع تحقیق و وسعت امكانات اجرایی روش تحقیق مناسب با تحقیق را انتخاب كند.

روش تحقیق

در تحقیق انجام شده از روش علی مقایسه‎ای استفاده شده است به این صورت كه در پژوهش تجربی در آن اطلاعات و نتایج مورد نظر تحت شرایط جاری و كنترل شده بدست می‎آید ولی در روش تحقیق علی پژوهشگر به دنبال كشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص یا نوعی رفتار كه قبلا وجود داشته یا رخ داده از طریق مطالعه نتایج حاصل از آنهاست مثلا در این تحقیق انجام شده بدرفتاری رخ داده است و ما به دنبال نتایج و اثرات بدرفتاری بر روی عزت نفس دانش‎آموزان هستیم (نادری،‌ نراقی،‌ 1380).

از ویژگی‎های این نوع تحقیق این می‎باشد كه اطلاعات لازم جهت بررسی علل وقوع یك حادثه هنگامی جمع‎آوری می‎شود كه آن حادثه رخ داده است و بنابراین پژوهشگر هیچگونه دخالتی در بروز آن حادثه نداشته است. به عبارت دیگر علت را پس از وقوع مورد بررسی و ارزیابی قرار می‎دهند. 

قیمت فایل فقط 3,900 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان , طرح توجیهی بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان , دانلود بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دانش‎آموزان , روانشناسی , تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس , , , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر